6 مانع اصلی یادگیری زبان جدید

6 مانع اصلی یادگیری زبان جدید

یادگیری زبان، همانند همه ی چیزهایی که دوست داریم به دست بیاوریم، سفری طولانی است. بسیاری از نظرسنجی ها نشان می دهد علت این که هرگز نمی توانیم یک زبان خارجی را روان صحبت کنیم سن، استعداد، یا مهارت نیست. به خاطر این است که خیلی زود از ادامه ی یادگیری منصرف می شویم. هرچند پژوهش های زیادی درمورد فواید مهم یادگیری زبان جدید، از جمله بهبود حافظه و به تعویق انداختن فراموشی، انجام شده است، اما به هر حال همه ی ما انسان هستیم.

6 مانع اصلی یادگیری زبان جدید

6 مانع یادگیری زبان جدید - چگونه یک زبان خارجی جدید را یاد بگیریم؟

یادگیری زبان، همانند همه ی چیزهایی که دوست داریم به دست بیاوریم، سفری طولانی است. بسیاری از نظرسنجی ها نشان می دهد علت این که هرگز نمی توانیم یک زبان خارجی را روان صحبت کنیم سن، استعداد، یا مهارت نیست. به خاطر این است که خیلی زود از ادامه ی یادگیری منصرف می شویم. هرچند پژوهش های زیادی درمورد فواید مهم یادگیری زبان جدید، از جمله بهبود حافظه و به تعویق انداختن فراموشی، انجام شده است، اما به هر حال همه ی ما انسان هستیم.

به گزارش آکاایران شما و همه ی کسانی که در حال یادگیری زبانی جدید هستند، در طول این سفر با چند مانع اجتناب ناپذیر روبه رو خواهیدشد، و بهتر است قبل از رویارویی با آنها خودتان را آماده کنید.در ادامه موانع یادگیری زبان و راه کارهایی را برای برطرف کردن آنها می خوانید.

۱. ناامیدی

ناامیدی نخستین مرحله ایی است که در فرآیند یادگیری تجربه خواهیدکرد و کاملا طبیعی است. این حالت ناامیدی فقط نشانه ی این است که در حال وسعت منطقه ی امن خود هستید و بیش تر از قبل به خودتان فشار می آورید. با این حال، بسیاری از ما در این مرحله از یادگیری زبان منصرف می شویم چرا که فورا فرا نمی گیریم.

بالاخره پی خواهیم برد که با گذشتن از مرحله ی ناامیدی فرآیند یادگیری لذت بخش و جالب خواهدشد. ناامیدی فقط یک حالت موقتی و گذار است که تجربه می کنیم، و تنها چیزی که افراد موفق را از افراد ناموفق متمایز می کند توانایی پشت سر گذاشتن این مرحله است.

راه کار برطرف کردن آن این است که به جای این که با یک چالش عظیم دست به گریبان شوید، قدم به قدم پیش بروید. اگر هدف اصلی تان این است که زبان را روان صحبت کنید(و هیچ دانشی ندارید)، هدف اول تان باید به کوچکی حفظ کردن 50 تا از رایج ترین واژه ها باشد. از همین نقطه پیروزی های کوچک را جشن بگیرید یا هدیه ای به خودتان بدهید، این باعث تحریک مغزتان می شود تا بیش تر مایل به چنین پیش رفت هایی باشید. سپس واژه های بیشتری را یاد بگیرید و همین طور ادامه بدهید.

۲. بی علاقگی یا بی هدفی

هرچند بیشتر موانع را می توان از طریق راه حل های ساده برطرف کرد، اما بی هدفی یا بی علاقگی فقط از دورن شما نشأت می گیرد. بدون تمایل درونی به یادگیری چیزی، پول، مهارت، یا هیچ راه بردی نمی تواند کمک تان کند به مرحله ی بعد بروید.

شاید بخواهید یک دوره ی رایگان زبان را امتحان کنید. مثلا، در این دوره(language course)، زبان آموزان راه بردی به نام “تعیین هدف نهایی” را به کار می گیرند. آنها در این راه برد پاسخ سوال های زیر را پیدا می کنند:

  • اگر روان صحبت کنم چه فرصت هایی برای ام فراهم می شود؟
  • اگر همین حالا بتوانم روان صحبت کنم چه می شود؟
  • بعد از این که بتوانم روان صحبت کنم چه احساسی خواهم داشت؟

شاید بتوانید با استفاده از زبان جدیدی که آموخته اید با همسرتان یا اعضای خانواده تان که آن زبان را می دانند، ارتباط عمیق تری برقرار کنید. می توانید در شغل فعلی تان ترفیع بگیرید یا فرصت های شغلی جدید و فوق العاده ای برای خودتان ایجاد کنید. بالاخره می توانید به دیگر کشورها نقل مکان کنید یا با آرامش و راحتی به سراسر دنیا سفر کنید، و با آدم های جدیدی که می بینید ارتباط های عمیقی برقرار کنید.

هدف تان هرچه هست، اطمینان حاصل کنید شما را به هیجان می آورد.

۳. هزینه

هرچند پول شادی نمی آورد، اما قطعا برای بسیاری از آدم ها که می خواهند زبان بیاموزند، یک مشکل است. در عین حال، برای به دست آوردن هرچیزی در زندگی باید بهای آن را بپردازید. معنی اش این نیست که راه های بی هزینه موثر نیستند، اما اگر به دنبال نتایج مهم و بلندمدت می شد، سریع ترین راه این است که با کمک فردی(ترجیحا حرفه ای) که زبان مادری اش است خودتان را در آن زبان غوطه ور کنید.

بهترین بخش آن این است که معنی اش خریدن یک بلیت ۱۰۰۰ دلاری و پرواز به امریکای جنوبی یا اسپانیا نیست. با ظهور فناوری آنلاین، می توانید به راحتی در خانه تان، روی صفحه ی دستگاه تان، امکان یادگیری از طریق غوطه ور شدن در زبان را فراهم کنید.

۴. کمبود وقت

وقت باارزش ترین چیزی است که انگار هیچ وقت به اندازه ی کافی نداریم. بسیاری از ما با وجود داشتن شغل های عادی، زندگی اجتماعی، و خانواده ای که باید اداره باشیم، تقلا می کنیم وقت بیش تر برای یادگیری زبان بگذاریم. اما هنگام که موفق می شویم در طول روز چند ساعت وقت آزاد پیدا کنیم، سوار ماشین شدن و رفتن به موسسه ی زبان یا دیدار با معلم خصوصی، آخرین کاری است که می خواهیم بکنیم، درست است؟

در حقیقت، برای یادگیری زبان، فقط روزی ۳۰ دقیقه(یا کم تر) وقت لازم داریم، و ساده ترین راه برای فراهم کردن این زمان از طریق حذف رفت و آمدها است. اکثر ما هنوز به صورت حضوری در حال یادگیری زبان هستیم، که به طور متوسط هر جا باشیم ۴۵-۶۰ دقیقه فقط صرف رفت وآمدمان می شود!

به جای این که با اتوبوس به نزدیک ترین فروشگاه استارباکس در شهر محل سکونت تان بروید، چرا یک معلم آنلاین پیدا نمی کنید که قبل از هر چیز بتوانید از رفت وآمد خودداری کنید؟

۵. عدم رشد

اگر رشد نکنیم، راکد می شویم. این یعنی باید دائم ارتقا پیدا کنیم، دائم خودمان را بهبود ببخشیم، و همیشه دانش مان را رشد دهیم. آخرین بار را به یاد بیاورید که به یک پیاده روی طولانی رفتید. هرچند در لحظات پایانی شاید به نظرتان برسد هنوز نزدیک جای اول تان هستید، اما وقتی به پشت سر نگاه می کنید، می فهمید مسافتی طولانی را طی کرده اید.

این همان چیزی است که هنگام یادگیری زبان باید انجام دهیم. سریع ترین روش برای این که به خودمان انگیزه بدهیم و از ناامیدی، سرخوردگی، یا هر حالت دیگری که باعث می شود زود جا بزنیم، دور شویم، این است که ببینیم با تمام مهارت های مان تا چه حد پیش رفت کرده ایم.

اگر با یک معلم یا مربی حرفه ای کار می کنید، از او گزارش ماهانه ی پیش رفت تان را بخواهید، یا حتی هر ماه خودتان را ارزیابی کنید و ببینید چه قدر پیش رفت کرده اید. اگر متوجه شوید لهجه تان بهتر شده است یا هنگام صحبت کردن به آن، زبان اعتماد به نفس بیش تری دارید، به مرور زمان انرژی و هیجان تان برای تداوم بخشیدن به رشد تان بیش تر می شود.

۶. حساب ناپذیری

این فقط در یادگیری زبان کاربرد ندارد، بلکه در هر چیزی از سلامتی وتناسب اندان، تغذیه، کسب وکار گرفته تا چیزهای دیگر، باید حساب پذیر باشیم. برترین ورزش کاران و رهبران کسب وکار هر سال میلیون ها دلار به مربی ها می پردازند، گاهی فقط به خاطر قدرت ذهنی که به آنها می دهد، می دانند کسی هست که باید به او حساب پس بدهند.

به این فکر کنید که وقتی برای رفتن به باشگاه کسی را با خود همراه می کنیم، در مقایسه با زمان هایی که به تنهایی می رویم، چه قدر بیش تر انگیزه داریم. ذهن انسان هم دقیقا همین طور عمل می کند. بعد از نظرسنجی از تعدادی زیادی از زبان آموزان، به این نتیجه رسیدم چرا ابزارک های رایگان تلفن همراه مثل دولینگو، نتایج ماندگاری به همراه ندارند، چون محرک یا انگیزه ای برای ادامه وجود ندارد.

زبان را باید با انسان های دیگر تجربه کرد و آموخت، هیچ دلیل مهم دیگری برای یادگیری آن وجود ندارد. البته به این نیز بستگی دارد که تا چه حد حساب پذیر هستیم. اگر این سفر را تازه آغاز کرده اید یا تا سطح متوسط پیش رفته اید، کسی را با خود همراه کنید تا حساب پذیرتر باشید و در رسیدن به هدف نهایی تان کمک تان کند. این همراه می تواند یک دوست، عضوی از خانواده، یا یک مربی آنلاین باشد.


اشتراک در:

فرم بیان دیدگاه